هیس ، داره ضبط میشه .

ساخت وبلاگ
پنداری پرده بالا رفته باشد و بازی شروع شده باشد . برای بعد ها می نویسم که یکبار تا پایان متن را نوشتم و دوباره همه چیز را پاک کردم . بهتر است از زندگی واقعی بنویسم . از روزهای واقعی . این بار بدون دخالت خیالپردازی . 

باران می بارد . پدر بخاری خانه را راه انداخت . صبح حالم کمی بد شد ، بیشتر از کمی . گاهی از درد گریه ام در می آید . گاهی هم شاید می ترسم که این آخرین باری است که درد را احساس می کنم . کمی روزهایم از هم جدا شده اند ، انگار هر روز فصل تازه ایی باشد . شاید حالا که توی این خانه هستم و خانه مثل سابق نیست همه چیز برایم بی ربط به نظر می رسد . جدا افتاده و بی معنی ." ز "رفته است پی زندگی اش . گاهی چیزی بهم می گوییم . اما نمی چسبد . خاطر را گرم نمی کند از یاد روز های رفته . گاهی هست که به او فکر می کنم ، وقتی از پله های بالا می روم ، صدایش می زنم . اما کسی توی خانه نیست . کسی جای او جواب نمی دهد . از صرافت گفتن حرف هایم می افتم . می شود یک کوه توی معده ام . امروز صبح بود که داشت بیرون می ریخت . تصمیم گرفتم بنویسمشان . تصمیم گرفتم فراموش نکنم ، گاهی بعضی چیز ها را باید زنده تصور کرد . بعضی چیز ها همراهی می خواهند . بعضی چیز ها امید به ادامه حیات . ساعت از نیمه شب گذشته است . رویاهایم را اتو کرده ام و گوشه ایی روی هم مرتب گذاشته ام . فکر هایم را هر روز دستچین می کنم و اضافه ها را پاره می کنم . اینطور وقت ها چیزی برایم عزیز تر می شود . چیزی بی اهمیت . همه چیز را توی یک قفسه می چینم و درشان را می بندم . روزهایم این روز ها اسم دارند ، فردا روز کار است . یکشنبه روز نیمچه تعطیل و دوشنبه روز آسمان . از این قرار که چون تقریبا تمام روشنایی روز را زیر آسمان هستم ، اسمش را گذاشته ام آسمان . اسم بدی نیست . خیلی از اسم ها همینطوری انتخاب شده اند . مهم این است که یک اسمی داشته باشند بالاخره . مهم این است که کسی صدایشان کند بالاخره . کسی اسمشان را گوشه ایی بنویسد بالاخره . وگرنه هستند اسم هایی که خیلی وقت است کسی صدایشان نکرده . نمی دانم چه جمله ایی برای تمام کردن این متن بهتر است . راستش یاد شب های خودم و "ز" می افتم ، تمام نمی شد ، به شب دیگری وصل می شد . شاید همین جمله کافی باشد . همین که دارد ضبط می شود ، هیس .

بعد از بیست سال برای اولین بار...
ما را در سایت بعد از بیست سال برای اولین بار دنبال می کنید

برچسب : هیس آبرو دارها فریاد نمیزنند, نویسنده : 0badazuof بازدید : 203 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 23:56